پسر بچه ای 4 ساله
که یه روز که کار خیلی بد کرده بود
مامانش دنبالش دوید تا بیرون حیاط
پسرک همون جلوی در وایستاد
و جلوتر نرفت
مامانش هم کتکش زد..
بعد وقتی برگشت تو خونه
با چشمای پر اشکش به مامانش گفت :
فکر نکن نمی تونستم فرار کنما..
تو چادر سرت نبود!!
یکشنبه 94/1/30 3:0 صبح سید حسن معصومی